رها

آزادی در قفس

رها

آزادی در قفس

از امروز میخوام خاطراتم رو بنویسم

استارت میزنم از روز تولدم.

آخرین مطالب

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۰
مرداد
امروز بعد از 28 روز میخوام بنویسم دوباره.
نوشتن خوب هست چون باعث میشه ما نکات ریز زندگی یادمون نره
28روز یک نوع امتحان برای من بود
دخترم به شدت مریض شد و داشت جلوی چشمام پر پر میزد!
ومن هیچکاری نمیتونستم بکنم جزتوسل به خدا
روزای سختی بود و به لطف و کمک خدا چند روزه دخترم حالش رو به بهبود هست
خدا تمام مریضها به خصوص بچه های مریض رو شفا بده
به حق این روز عزیز




  • raha darghafas
۲۰
مرداد

تو آمدی وخدا خواست دخترم باشی

و بهترین غزل توی دفترم باشی

تو آمدی که بخندی خدا به من خندید

واستخاره زدم گفت عسلم باشی

خدا کند که ببینم عروس گلهایی

خدا کند که تو باغ صنوبرم باشی

خدا کند که پر از عشق مادرت باشی

خدا کند که پر از مهر مادرم باشی

همیشه کاش که یک سمت مادرت باشد

تو هم بخندی و در سمت دیگرم باشی

تو آمدی که اگر روزگارمان بد بود

تو دست کوچک باران باورم باشی

بیا که روی لبت باغ یاس می رقصد

بیا گلم که خدا خواست دخترم باشی

تو آمدی و خدا خواست از همان اول

تمام دلخوشی روز آخرم باشی

  • raha darghafas