رها

آزادی در قفس

رها

آزادی در قفس

از امروز میخوام خاطراتم رو بنویسم

استارت میزنم از روز تولدم.

آخرین مطالب

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۱
خرداد
دیروز جایی بودم..... پیش عزیزی بودم بحثی بین ما شکل گرفت بحث بر سر عقاید و اعتقادات و بعد از کلی حرف طرف مقابل به من گفت گمشو!
لحظه ای سکوت کردم و یک فکر به نظرم رسید کسی که برای عزیزترین فردش کلمه گمشو را به کار میبرد دیگر نباید با او بحث کرد
به نظر روانشناسان کل دنیا افرادی که در هنگام بحث شروع به توهین میکنند یعنی سطع و شعور فکری بسیار پایینی دارند
با این افراد نباید بیشتر از سلام و احوالپرسی و خدافظی بحث دیگری کرد
افرادی که نتوانند در موقع عصبانیت خود را کنترل کنند و هر چه از دهنشان بیرون می آید میگویند این افراد شخصیت واقعی و ذات اصلی و پنهان خودشان را نشان میدهند.
کلا عصبانیت و پرخاشگری عکس العمل غیر قابل کنترلی است اما نوع عصبانیت فرق دارد
ولی اصل مسلم این است هر حالتی در موقع عصبانیت ما نشان دهیم آن است شخصیت واقعی ما
بکار بردن الفاظ رکیک فحش توهین تحقیر خوار کردن طرف مقابل اینا همه چیزهایی است که اکثر افراد در مواقع عصبانیت بکار میبرند این افراد دچار خشم پنهان تعارض کمبود در زندگی هستند درک و شعور پایینی دارند و معمولا اگر فرد مقابل ما در مورد اعتراض کوچک ما شدیدا عصبانی شد این یعنی حتما حق با ما است و فرد با عصبانیت شدید داد و فریاد و فحش های رکیک میخواهد خودش را تبریه کند
پس:
کسی که در آغاز بحث کلمه گمشو را  در مورد عزیزترینش بکار برد بهتر است هرگز با این فرد بحث را ادامه ندهیم و حق را ظاهرا به او بدهیم
در زندگی افراد پرخاشگر عصبانی و فحاش را حذف کنیم تا زندگی آرامی داشته باشم
به امید ریشه کن شدن این موارد

  • raha darghafas
۰۷
خرداد

سلام خدمت تمامی عزیزانی که وبلاگ من رو قابل میدونن و میان نوشته های من رو میخونن چه اون دسته از عزیزانی که نظراتشون رو

مینویسن و چه اون دسته عزیزانی که نظراتشون خصوصی میشه و چه اون دسته عزیزانی که هر روز میان سر میزنن و آروم و بی صدا میرن

از همگی شما تشکر میکنم که منو فراموش نمیکنین.

من این وبلاگ رو با این هدف باز کردم که هر روز دلتنگی هام رو بنویسم ولی متاسفانه فرصت نمیکنم اما سعی میکنم هر از گاهی مطلب بزارم چون گاهی واقعا نیاز به نوشتن دارم مطلب امشب رو هم بنا به قولی که به دوست عزیزم دادم مینویسم.

تنهایی:

کلمه تنهایی واژه سنگین هست یه جور حس غریبی داره چه افرادی که شاد هستن و چه افرادی که شاد نیستن چه کودک چه جوان و چه پیر این کلمه وقتی ادا میشه حس سنگینی بهمون دست میده  و بدتر از اون وقتی که واقعا تنها هستیم ناخود آگاه  میریم تو خودمون به گذشته به اعمالمون به طرز برخورد دیگران با ما به دوستایی که داریم یا داشتیم به کسایکه با ما بودن و الان نیستن واز ما جدا شدن فکر میکنیم. عده ای بخاطر سفر از ما جدا شدن و عده ای مرگ باعث جدای اونا از ما شده به هرحال کلمه تنهایی و خود تنهایی واقعا سخته اما سخترین قسمت تنهایی زمانی هست که کسی که رو دوست داری و قرار بود تا آخرش با هم باشین رو از دست میدی و تنها میشی یا کسی رو دوست داری و به علت عرف جامعه نمیتونی باهاش باشی واز دستش میدی به هر حال تنهایی بدترین واژه ای هست که وجود داره و امان از روزهایی که دوروبرت شلوغه همه اطرافت هستن همه شاد هستن توام ظاهرا شادی اما تنهای!!!!

امان از روزی که کسی درد دلت رو نمیفهمه امان از روزیکه خیانت میبینی امان امان امان از روزیکه عشقت رفته تنها شدی و و و.....عشقت رو با عشق جدیدش میبینی که این تنهایی نابود کننده ترین تنهایی هاست.

وآخرین نوع تنهایی اون پدر و ماردی که با گوشت و پوست و استخوان بچشون رو بزرگ کردن به ثمر رسوندن و الان تنها خانه سالمندان هستن.

تنهایی در هر صورت بده ولی تو این جامعه اکثر افراد تنها هستن اکثرا دورو برمون شلوغه خونه ماشین زندگی زن بچه و حتی عشق داریم اما تنها هستیم

چه عاملی باعث شده انسانها  تنها بشن؟؟فقط و فقط نبود یک همدم یک همراز یک همدل که تورو درک کنه

خوش بحال اون کسی که توی دنیایی به این شلوغی یه همدم داره که بدون توجه به مال ثروت رسیدن یا نرسیدن بهش میدونه که تنها نیست و راحت میتونه باهاش حرف بزنه و درد دل کنه و از این تنهایی خلاص بشه

امیدوارم همه انسانها همدل و همنفس خوبی نصیبشون بشه تا تنهایهامون روز به روز کمتر بشه.




  • raha darghafas